جولفالی

  • ۰
  • ۰

غیرممکن است بچه های ایندوره زمانه حسٌ
کرده باشند سوزش کف دستهایشان را وقتی
چوب معلٌم و ناظم مدرسه به شدت هرچه
تمامتر فرود میامد..........
از بچه های همدوره ای من که همچو تجربه ای را نداشته اند کسی هست اگر، دستش رابلند کند ! ( فکر نمیکنم کسی باشد!)
یک موردش که یادم میاید کلاس چهارم یا پنجم ابتدایی بودم و معلم کلاسم ، قبلا محصل پدرم بود در آخرهای ساعت که درس تمام شده بود بعضی از بچه ها اجازه خواستند بروند آب بخورند معلممان اجازه نداد. بعدا گفت هر کس میخواهد برود یک شرط دارد، بیاید پای تخته سیاه یک چوب کف دستش بزنم و اجازه بدهم. من تا آنموقع چوب نخورده بودم و مزه اش را نمیدانستم
( نا سلامتی محصل ممتاز کلاس بودم و پدرم ناظم مدرسه بود! ) با وجود اینکه زیاد هم تشنه نبودم دستم را بلند کردم و اجازه خواستم. معلم منو خواست پای تابلو و یک چوب محکم کوبید کف دستم( در ترکی به چوب معلم، شوو میگویند مناسبت آن با شوو که شیرینی لذیذ و خامه ای است شاید در لذتی است که موقع خوردن هر دو حاصل میشود!) با کف دستی که میسوخت از کلاس تا ته حیاط مدرسه که شیرهای آب قرار داشت گریه کنان رفتم و برگشتم......

  • ۹۴/۰۳/۱۸
  • حمیدرضا مظفری

نظرات (۱)

من زیاد خوردم حتی چند بار هم فلک شدم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی