جولفالی

  • ۰
  • ۰

در روزهای انقلاب که هر روزاین کتابفروشی
و آن کتابفروشی را سر میزدیم و سرک میکشیدیم و بازارچه کتاب تبریز پاتوقمان بود و هر روز یکی دو تا کتاب مشهور به جلد سفید( آنروزها اکثر کتابهای ممنوعه زمان شاه با جلد سفید و بدون عنوان چاپ میشد)
زیر بغلمان میزدیم و خوشحال و خندان به خانه باز میگشتیم با یکنفر نویسنده کودکان
آشنا شدم به اسم " پورقاسمیان " که ما ابوالقاسم صدایش میکردیم. ابوالقاسم چند کتاب برای بچه ها نوشته بود و یک کتابفروشی در بازارچه مستقیمی تبریز داشت که اکثر روزهای پورشور انقلاب محلی
بود برای گپ و بحث دوستداران کتاب و ..
از همین کتابفروشی کتاب تازه ابوالقاسم را خریدم که اسمش بود : مرد کوچک گجیل
امروز که عکس زیر را در یکی از صفحات دیدم یاد مرد کوچک گجیل افتادم و یاد ابوالقاسم. که نمیدانم چه شد کجا رفت و چه بر سرش آمد. از 57 به بعد هیچ خبری ازابوالقاسم نشد بازارچه مستقیمی تبریز هم که متعلق به کتابفروشان بود البته تغییر صنف داد.

  • ۹۴/۰۳/۱۸
  • حمیدرضا مظفری

نظرات (۴)

  • ابوالقاسم پورقاسمیان
  • سلام حمید مظفری عزیز
    من هنوز هستم ومنتظر تماس وپیام های بیشترتم.
  • آرش پورقاسمیان
  • سلام متاسفانه پدر چند روز پیش فوت کردند 

    سلام بسیار ناراحت شدم وقتی خبر درگذشت پدر عزیزتان را شنیدم خدایش رحمت کند من هم اثری داشتم دست ایشان بود نمیدانم چاپ کرد یا نه. آن زمان که انتشارات فرهنگ را داشت.حتما در این مورد به من اطلاع بدهید.شماره من09144047743 

    بسیار ممنون خواهم شد. دوباره برایتان تسلیت می گویم. 

  • فاطیما نجف‌زاده
  • عرض سلام و احترام ، وقتتون بخیر ، خداوند پدرتون رو بیامرزه ، عذرمیخوام بنده برای تهیه کتابهای پدر بزرگوارتون هرچقدر در کتابفروشی‌ها و در هر سایتی سرچ کردم  موفق نشدم ، میشه لطفاً راهنمایی بفرمایید که از چه طریقی میتونم کتابهای ایشون رو سفارش بدم؟ ممنون میشم

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی