جولفالی

  • ۰
  • ۰

یک خاطره از :
استاد بزرگوار و با معرفت ریاضیات دانشگاه تبریز
«دکتر علی اکبر مهرورز»
...............................................................
سال 55 با دکتر مهرورز درس آنالیز ریاضی 3 داشتیم ، ترم را به پایان رساندیم
امتحان آنالیز آخرین امتحانمان بود. من با نمرات دروس قبلی معدلم را از 12 گذرانده
بودم و مشروط نمیشدم ولی دوستم مصطفی بایستی در انالیز 15 میگرفت تا مشروط نشود . مشروطی برایش بار مالی زیادی داشت 550 تومان کمک هزینه اش قطع میشد و او را که به تازگی ازدواج کرده بود به فلاکت میرساند. با هم قرار مدار گذاشتیم ، تقلب و رساندن جواب در محضر دکتر مهرورز خیلی سخت بود و ریسک بالایی داشت قرار شد اسممان را در بالای ورقه ها جابجا بنویسیم من اسم مصطفی را و او هم اسم مرا بنویسد و در یک لحظه که دکتر بالاسرمان نیست ورقه ها را به ناظر دیگر تحویل دهیم چون آقای مهرورز هر دو ما را به اسم میشناخت.
کار با موفقیت انجام شد و مصطفی با اطمینان من که نمره 15 را میگیرم به آمل رفت. نتیجه که اعلام شد من برای مصطفی 14 گرفتم و او برای من 5 . رفتم پیش
دکتر مهرورز و به ورقه مصطفی اعتراض کردم و به همراه استاد ورقه را مرور کردیم و من یک نمره را برای مصطفی گرفتم شاد از دفتر استاد خارج میشدم که دکتر مهرورزصدایم کرد: این چه ورقه ایست که نوشته ای پسر ؟ مساله ها را بلد نبودی
چرا گل و بلبل کشیدی ؟ واقعا خجالت نکشیدی ؟ من اینطور یادت داده بودم ؟
احساس شرمی که بهم دست داد هیچوقت فراموش نمیکنم با اینکه بعدا از دل استاد در آوردم ولی هنوز بعد از 40 سال هنوز لحن شماتت آمیز استاد در گوشم
طنین میندازد و مرا به یاد اولین و آخرین تقلب دوران دانشگاهم میندازد .....
(دوست عزیز و پر شور وشر و پر انرژییم مصطفی قائمی اهل آمل سالها بعد از فارغ التحصیلی دنیایش را عوض کرد و به درود حیات گفت ولی نمره 5 ای که او برایم گرفت
باعث شد 3 واحد درس آنالیز را بیفتم و همین 3 واحد فارغ التحصیلی من را یک ترم عقب انداخت و همین یک ترم هم فارغ التحصیلی منو از قبل از انقلاب به بعد از انقلاب کشاند و مسیر زندگی منو بطور کلّی عوض کرد )

  • ۹۳/۰۷/۲۳
  • حمیدرضا مظفری

نظرات (۸)

 آقای دکتر مهر ورز زمان ما رئیس دانشکده بود وما محوطه جلوی دانشکده رو حریم مهر ورزی نام گذاری کرده بودیم. استاد با ما منطق داشت. با صدای آرام توضیح میداد ومی نوشت. سرش را هم بر نمی گرداند. من تنها 20 دوره لیسانسم از منطق بود!یادش بخیر!
  • مهنوش حلاج
  • سلام دوست عزیز من همسر یکی از صمیمی ترین دوستان مصطفی هستم سالهاست به دنبال یک آدرس یا شماره تلفن ازخانواده اش می گردم سالها پیش قبل از وفاتشان درارتباط بودیم اگر کمکی از دستتان برمی آید خوشحال می شوم . روحشان شاد 
    با سلام ، حالا که آقا مصطفی مرحوم شده و شما این حرف ها را میزنید. آنموقع فکر میکردید کار ارزشی انجام میدید (که البته بنظر بنده نوعی بی ارزشی بوده  ) به هر حال اگر هم بنظرتان ارزش داشته نباید بیان میکردید چون با گفتن آن دیگر ارزشی هم اگر بوده باشد از بین میرود این یک، دوم اینکه اساسا کلک زدن به هر انسان مخصوصا به استاد آنهم استاد و انسان بزرگواری مانند آقای علی اکبر مهرورز خودش یک کار کاملا بی ارزش و غیر اخلاقی میباشد. امیدوارم از بی پرده حرف زدن بنده ناراحت نشوید. تعجب میکنم چطور آقای مهرورز تفاوت خط شما دو تا را تشخیص نداده بودند!
    پاسخ:
    با سلام ، کار خیر انجام نداده بودیم که با گفتنش ارزشش از بین بره ، از تقلبهای دوران تحصیل بوده و رایج خدای نکرده دزدی سه هزار میلیاردی نبوده که !
    در ضمن از کجا معلوم که دکتر مهرورز متوجه موضوع نبوده ؟ از خط ما هم پی به ماجرا نبرده باشه از اعتراض من به ورقه مصطفی حتما فهمیده   
    شما هم از رک گفتن من ناراحت نشوید این نحو صحبت کردن و اعتراض شما را میگویند ( شاه بخشیده شاهقلی نمیبخشه !!)

    اگر نیمه پر لیوان رو ببینیم جناب حمید خان شما فداکاری بزرگی در حق دوستتان که خداوند روحش را شاد کند کرده اید .او را از یک فلاکت بزرگ که نوشته اید نجات داده اید .مسلما اگر بنده هم جای شما بودم شیرینی این ایثار را تا اخرین لحظه زندگیم با خود داشتم.....
    دکتر مهرورز استادم بود.بین استادام خیلی خیلی شخصیت متفاوتی داشت.بنظر من ریاضی درس خشنیه.همین باعث میشه استادای ریاضی معمولا خشن هستن.بچه های کلاس ما همیشه میگفتن استاد شما بیشتر بهتون میاد ادبیات تدریس کنید تا ریاضی.همیشه به همه احترام میذاشتن.خیلی خیلی مهربون بودن.
  • سیده فاطمه امام پناه
  • باایشون منطق ریاضی داشتم سال ۸۵ واقعا عالی بودن تنها استادی بود که تو کلاس یاد میداد بیرون کلاس درسی نمیموند که خوند تو کلاس یاد گرفتم و ۲۰ شدم ازاون استادهایی هست که یه بارتو عمرت ببینی فراموش نمیکنی خداحفظش کنه 

    البته برای یادبودش سایت طراحی کردیم همراه دکتر احمدی دلیر همون کنفرانس ریاضی کاربردی دانشگاه آزاد کمترین کاری بود که کردم 

    هرکسی در دوران تحصیل تقلب کرده هرچند کوچک ..این خودش نمک تحصیله.باید بجای حاشیه به متن توجه کرد .یه نفر اون موقع میتونست فارغ التحصیل بشه ولی دل بزرگی کرده و خودشو فدای دوستش کرده..این خودش اوج رفاقته......دوم اینکه دکتر سال ۷۴ واسه ما منطق درس میدادن اصلا هم به عقب نگاه نمیکردن و اکثر مثالشون این بود که هر اسبی حیوان است و......یادش بخیر حیفه که این گونه اساتید از صحنه خارج بشن کاش میشد یه اتاقی تو دانشگاه داشتن میرفتیم دیدنش و همچنین دکتر تومانیان که درجه عالی انسانیت هستن..خدا عمرشون بده انشالل

    سلام دوستان - بنده هم به نوعی از شیفته گان دبیرستانی استاد علی اکبرمهرورز هستم. بیوگرافی ایشان را در اینترنت پیدا نکردم. اگر راهنمایی فرمایید ممنون میشوم

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی